۳ قدم برای سوق دادن مغز به سمت ایدههای بزرگتر و خلاقانهتر
/ 23 فوریه 16سازمانها و کارآفرینان به دنبال راههایی برای تشویق بیشتر افراد به تفکر نوآورانه هستند. اما، به گفتهی جان آساراف از مجموعهی راز، مشکل خود تفکر است. او اعتقاد دارد فرایند تفکر به خودی خود فرایند عصبی لازم برای بروز خلاقیت را کنار میگذارد و نوآوری را از بین میبرد. او در ادامه از فرایندهای ذهنی لازم برای نوآوری بیشتر و همچنین رازهای ترغیب و تشویق افراد به نوآوری پرده برمیدارد.
او میگوید: «خلاقیت، تخیل و نوآوری بخشهایی از فرایندی عصبی هستند که در برخی از جدیدترین ساختارهای فرگشتی مغز رخ میدهند. خلاقیت پدیدهای است که کل مغز را دربرمیگیرد و در سطح کاملاً متفاوتی از پیچیدگی عمل میکند». از قشر جلویی مغز شروع کنیم، که آساراف آن را مغز اینشتین، مدیرعامل، مدیر اجرایی، و سیستم جی پی اس مینامد؛ یعنی بخشی از مغز که در آن میتوانید به تمام احتمالات فکر کنید و سپس برای تصور نتیجه، بخش پشتی مغز خود را فعال کنید. او ادامه میدهد «این فرایند به ما اجازه میدهد ارتباط بخش مربوط به تفکر مغز را قطع، و از شهود و تخیل خود استفاده کنیم؛ چیزی که اینشتین اعتقاد داشت از دانش نیز قدرتمندتر است».
آساراف شهود را اینگونه تعریف میکند: «آنچه که پیش از فکر کردن، میدانید». با این تفاسیر راز رسیدن به شهود در برابر تفکر چیست؟
۱- فکر کردن را متوقف کنید و اجازه دهید ذهنتان آزاد باشد
گاهی اوقات جایی مثل زیر دوش حمام، جرقههایی از نبوغ به ذهن همهی ما میرسد. قرار گرفتن در حالتی که فعالیت مغز بتواند آزادانه جریان داشته باشد به ذهن اجازه میدهد وارد حالت شبه خودآگاهی از رؤیاپردازی شود؛ حالتی که در آن میتوانید به گسترهای از اطلاعات و الگوهایی خارج از شبکهی عصبی معمول مغز خود دسترسی داشته باشید.
تنها ۴۰ تا ۵۰ موج مغزی در هر لحظه فعال هستند و این در حالی است که کارهای گوناگون و زندگیهای پر مشغله، ذهن را بیش از اندازه درگیر میکنند. فعالسازی آگاهانهی طول موجهای مرتبط یا شهود نیازمند سکونی آگاهانه است. آرامش گرفتن، ساکت و بی حرکت نشستن و در لحظه حضور داشتن به شکلگیری حالت آرامشی کمک میکنند که به خلاقیت شما اجازه میدهد از میان نویزهای اطراف، فرصت ظهور بیابد.
۲- حرکت خود به سمت نوآوری را سرعت ببخشید
کمدینها و موسیقیدانهایی که با ایدهی اجرای بداهه آشنایی دارند توانایی این را دارند که در «حالتی سیال قرار بگیرند، مغز بیش از اندازه متفکر خود را خاموش، و جریان سیال خلاقیت خود را روشن کنند». فعالیتی مثل طراحی فیگور نیز برای کسانی که با هنر آشنایی دارند حالت مشابهی دارد؛ این فعالیت ذهن را مجبور میکند تنها چکیدهی آنچه که اهمیت دارد را دریافت کند. هر تمرینی که با سرعت سر و کار داشته باشد از توانایی مغز شما پیش از تفکر بهره خواهد برد، و بخش متفکر مغز شما را از میان راه بر خواهد داشت». اگر برای فکر کردن فرصت نداشته باشید، نمیتوانید بیش از حد روی طراحی یا فکر کردن به چیزی وقت بگذارید و می توانید فرایند نوآوری را خیلی سریع کلید بزنید.
۳- جریان خلاق را تمرین کنید
تخیل نوآورانه برای بچهها فعالیتی طبیعی است. تحصیل در مدرسه است که یک کودک کم سن و سال را وا میدارد بخش جلویی و سمت چپ مغز خود را توسعه دهد و تمرکز کند. این فرایند، تخیل او را با اختلال مواجه میکند. از لحاظ علمی ثابت نشده اما اعتقاد بر این است که اکثریت نرونهای خلاق مغز ما تا سن ۳۰ سالگی از کار میافتند. بنابراین فعالسازی جریان شهود در سنین بالاتر نیازمند تلاشی مضاعف خواهد بود. میتوان با استفاده از تمرینات آرامبخش ذهنی، این بخش از فعالیت مغز را بهتر حفظ کرد و ارتباطات و سلولهای مغزی تازهای در آن شکل داد.
تلاش برای تفکر نوآورانه از همان حالت آشنای مغز و در همان چارچوب استفاده خواهد کرد و به همین دلیل نمیتواند به راهحلهای خلاقانه و نوآورانهای منجر شود. در عوض سعی کنید مسیر ذهن خود را به سمت نوآوری بیواسطه باز کنید و خود را در این جریان قرار دهید.